گویند: گور تو مانده ست بی نشان و شکوه
پاینده ای ؛ به گور و نشانت چه حاجت است
در عبا- پوشیده روی- آمد فراز
چون محمّد، کز حَرا ؛ آید فرود.
گفتنی ها دارد او ، گمراه را
از فَدک ، در نامه ی یزدان سرود.
" - ... چون ستایش ها ، فراوانی ، گشود
ازستایش ها ، فراوانی ، فزود
پس ستایش هرچه بیش ، او را کم ست
زانکه او ، گوهر فشانی ها نمود
آن که بی ، ماننده ای ؛ آرَد پدید
هیچ را ، هستی ؛ به آنی آفرید.
بی نیاز از آفرینش بود و هست
آن که حکمت دانی او را می سَزید.
در کتاب آنَک: "سلیمان بُرده از داوود، ارث"
کِی ترا سهم از بهشت ست ، ار مرا بر دود، ارث
ای که فرقان ، پشت سر افکنده ای
کِی ترا ارث از پدر بود و، مرا نا بود، ارث
این فَدک را نِی مسلمانان ، به تازش یافتند
جان بها را ، اهل خیبر ، تا به سازش ، یافتند
هان کنون این اسپ ، برگیر و بتاز
زان که رستاخیز ، یابم ؛ آن چه بازش یافتند."
مهدی فرزه (میم. مژده رسان)
واژه نامه :
پاینده = نامیرا
عبا = چادر عربی
پوشیده روی = روبنده پوش - محجبه
نامه ی یزدان سرود = کتاب خدا
ماننده = الگو
می سزید = سزاوار ست.
فرقان = قرآن کریم