مهدی فر زه

شعر های مهدی فر زه (نوشته ای و آوایی)

مهدی فر زه

شعر های مهدی فر زه (نوشته ای و آوایی)

مرغ دریا (فکر از شارل بودلر )

مرغ دریا (فکر از شارل بودلر )


 "مرغ دریا" دکلمه از : آقای محسن مهدی بهشت


"مرغ دریا"  در  آپارات


 

می زند چرخ،  گرد کشتی ها

مرغ دریا، به بال های بلند

رهسپار ست هر کجا که روند

گرچه گرداب ها ، هراس آرند.

 

 

گاه گیرند مرغ دریا را

(بال هایش بلند و پارو وار)

پادشاه سپهر ، شرم آگین

می خزد، می خورد تلو، هربار

 

 

-: " وه چه ناکاردان و بی حال ست،

دلقک آساست جوجه اردک زشت!"

آن یکی می زند چپق به نوکش

وان یکی لنگ می دود از پشت.

 

 

 

"شاعر" آن آسمان نورد را مانَد

که به توفان و تیر می خندد

بال های بلند ؛ پابندش

در هیاهو ، به دور ؛ اندیشد...

 

مهدی فر زه (میم. مژده رسان)

 

 توضیحات :

آن یکی می زند چپق به نوکش ... = یکی از کارکنان کشتی با چپقی که گاه مثل منقار بر لب می گذارد به منقارش می نوازد.

یکی دیگر از کارکنان کشتی لی لی کنان ، مرغ دریای پر قیچی را دنبال می کند.

 

پیرانه سر

K

 دکلمه از : محسن مهدی بهشت

 

 

عصایم شد چلیپا روی دوشم

مسیحا وش کشم آن را و کوشم

که  از نا مهربانی ها ننالم

...شرنگی از شکیبایی بنوشم

 

عصایم را شکستند و، شکستند

به زیر پا فکندند و ، برفتند

چه سازم زین سپس آیا ، خدایا

عصا بشکسته ماندن تا کی و چند

 

عصایم شد چلیپایی شکسته

چلیپایی به دست و پای ، بسته

گره اندر گره دارد همه کور

چگونه وا کنم با دست خسته

 

عصای عهد پیری ام پسر بود

ز هر بیشی برایم بیشتر بود

ز تقدیرم گریزی نیست زیرا

ز هر پیشی به پیشم پیش تر بود

 

خدایا گوشه ی چشمی به ما کن

به درد بی دوای ما دوا کن

نمی گیرد دعای ما دگر هیچ

خداوندا برای ما دعا کن

 

دعا کن تا دعای ما بگیرد

گل نو پایم  از نو  پا بگیرد

هراسم گربه ای درنده  و  شوم

به ناگه  یاکریمم  را بگیرد...


مهدی فرزه (میم. مژده رسان)

 

ای کاش همه ؛ در هنگام رانندگی ضمن رعایت موارد ایمنی ؛ دقت و احتیاط می کردند تا هیچکس به علت سوانح رانندگی ؛ دچار ناتوانی نمی شد.

 

1388/10/21